پیشگفتار مترجم
دلیل اینکه پیشگفتارِ مترجم رو قبل از نویسنده آوردم، اینه که فکر میکنم بهتر باشه اول از همه راجع به نگارشِ عامیانهی این کتاب صحبت کنم. البته احتمالاً این نوشتار خیلی براتون عجیب و نامتعارف نباشه، با این حال چنین سبکی هنوز بین کتابهای علمی/فنی رایج نیست.
همین نوشتارِ عامیانه باعث شده بعضی جاها در نگاهِ اول گنگ و مبهم به نظر برسن. یه قاعدهی کلی که در این مواقع کمکتون میکنه، اینه که یادتون باشه تا جایی که میشه عامیانه بخونین! مثلاً تویِ همین جملهی قبل، منظور از کمکتون میکنه همون به شما کمک میکند میشه.*
اینجا میشد کمکتون رو سَرِهم هم نوشت، یعنی: کمکتون. ولی این نگارش، تشخیصِ لغتِ کمک رو یه کم سخت میکنه و به همین خاطر جدا از هم نوشته شدن. بطورِ مشابه، در طولِ کتاب بجای عبارتهایی مثلِ هسکل هست، از هسکله استفاده شده (ه ِجدا در انتها، بجای هست – اینطوری جریان یا flow ِخوندن حفظ میشه و خواننده مجبور نیست دائماً بین نگارش محاورهای و کتابی رفتوبرگشت کنه). کلاً آدمها نوشتهها رو اکثراً لغت به لغت میخونن، فقط لغات ناآشنا رو حرف به حرف میخونیم. جداکردنِ این طور پسوندها کمک میکنه ظاهرِ لغاتِ آشنا حفظ بشه.
موردِ دیگهای که هست، اجتنابناپذیریِ تلفیقِ لغات انگلیسی در متنِ این کتابه (و یاد گرفتنِ اون لغات به شدت توصیه میشه!). برای مثال این جمله رو در نظر بگیرین:
اسمِ رایجترین محیطِ تعاملی یا interactive ِهسکل، GHCi ِه.
اینجا ارتباط لغتِ interactive با لغت هسکل، به واسطهی یه کسره مشخص شده. آخرِ جمله هم بجای میباشد در حالتِ معادلِش (یعنی GHCi میباشد)، از ترکیبِ کسره و ه استفاده شده.
یکی دیگه از عواقبِ ترکیب لغات انگلیسی (یا هر زبان دیگهای که از چپ به راست نوشته میشه) در متون فارسی زمانی پیش میاد که یه عبارتی که از چند کلمه درست شده آخرِ خط میاد، طوری که لغاتِ اون عبارت در دو خط نوشته میشن. خیلی سعی شده که از چنین چیزی توی این کتاب پرهیز بشه، اما اگر موردی دیدین (توی این کتاب یا هرجای دیگه)، یادتون باشه اول هرچیز توی خط اول نوشته شده رو از چپ به راست بخونین، بعد برین خط بعد و دوباره از چپ به راست بخونین. مثلاً این رو فرض کنین:
شروع جملهی فارسی Here's a sample sentence ادامهی جمله و نهایتاً پایان جمله.
میبینید چطور اون جملهی انگلیسی در دو خط نوشته شده؟ اگه در یک خط بنویسیمش، اینطوری میشه:
Here's a sample sentence
نکتهی دیگه در موردِ فونتِ نوشتههاست. برایِ کدها، اسمِ فایلها، کتابخونهها، تابعها، لینکها و غیره از فونتِ عرضثابت استفاده شده. گاهی پیش اومده که یه لغت با دو فونت نوشته شده باشه؛ مثلاً عملِ map کردن (به معنای نگاشت کردن) با فونت معمولی، ولی تابعِ map
با فونتِ عرضثابت نوشته شده.
سعی شده خطایی توی کتاب نباشه... ولی اگه ایرادی دیدین، ممنون میشم اگه از اینجا گزارش بدین تا در نسخههای بعدی اصلاح بشه.
و نکتهی آخر اینکه هر جا لازم بوده، یه سری توضیحاتی اضافه کردم تا به انتقالِ مطلب کمک کنن. تقریباً همهی این توضیحات با یه م. (خلاصهی مترجم) شروع شدن.
در کل، مطالبِ این کتاب سختیهای خودش رو داره، و واقعاً امیدوارم که این سبکِ نگارشی به انتقالِ بهتر و بهینهترِ مطالب به شما خوانندهی محترم کمک کنه!